آموزش و پرورش و نقش بی‌بدیل آن در ساخت واقعیت آینده از طریق انتقال دانش صریح و ضمنی2
کد مقاله : 1086-HMBGDE
نویسندگان
علی اصغر پورعزت *، علیرضا اسد زاده
استاد
چکیده مقاله
آموزش و پرورش بخش بسیار مهمی از دوران زندگی مردم جامعه ما را به خود اختصاص داده است؛ دورانی که شاید بتوان از آن به‌منزله بهترین دوران زندگی یاد کرد؛ بهترین دوران جوانی و نشاط و آمادگی برای یادگیری و تحول و طراحی زندگی خویش، برای حضور بهتر در فضای پرابهام آینده؛ دورانی که اگر به تباهی یا بطالت بگذرد، جامعه‌ای مبتذل و غیرقابل‌اعتماد را شکل خواهد داد و اگر منطقی و حکیمانه طی شود، می‌تواند نویدبخش توسعه جامعه‌ای پویا، عقل‌گرا و خردمند باشد. تغییر نقش آموزش و پرورش از پیشروی و آینده‌سازی به دفاع از خویش و دعاوی خویش، آن را از منزلت آینده‌ساز به منزلت ارتجاع‌دهنده و مانع پیشرفت تنزل می‌دهد. بنابراین، اگر می‌خواهیم آموزش و پرورش پیشرو داشته باشیم، باید از تحمیل خواسته‌های حکومتی بدان پرهیز نموده، ظرفیت خودجوش و خودپیرا و خودباور معلمان را به توسعه فرهنگ و تعالی اجتماعی معطوف سازیم. در میان انواع ابزارها و رویکردهای معطوف به ساخت آینده، می‌توان به سازه‌های زیبایی‌شناسانه و مکتب‌های هنری، تولیدات دانشی و نظریه‌های علمی، تحلیل‌های سیاسی و رویکردهای جانبدارانه حزبی اشاره کرد. مذهب نیز از ظرفیتی فوق‌العاده قوی برای حمایت از هرگونه گفتمان اجتماعی برخوردار است؛ بنابراین نحوه مواجهه با مذهب در سیستم آموزشی، تعیین‌کننده جهت‌گیری نسل آینده در استفاده صحیح از آن برای توسعه و تحکیم علم و هنر یا ابزارسازی از آن برای تحکیم مواضع سیاسی ایدئولوژیک خواهد بود.
کلیدواژه ها
آموزش و پرورش، ساخت واقعیت آینده، دانش صریح، دانش ضمنی، ایدئولوژی، هنر، علم
وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی